تکنیک درمان حساسیت زدایی با حرکات متناوب چشم یا EMDR

تکنیک درمان حساسیت زدایی با حرکات متناوب چشم یا EMDR

تکنیک درمان حساسیت زدایی با حرکات متناوب چشم یا EMDR

تکنیک درمان حساسیت زدایی با حرکات متناوب چشم یا EMDR


http://s6.picofile.com/file/8225716984/EMD_Lightbar.jpg
Eye Movement Desensitization and Reprocessing

بیمارانی که سالیان متوالی از اضطراب ،خاطرات پریشان کننده،کابوسهای شبانه،بی خوابی،عشقهای نافرجام ،تجاوز یاحوادث معذب کننده رنج می برند،می توانندبا استفادهاز یک روش انقلابی جدید در درمان ،موسوم به EMDR درمان شوند. تحقیقات نشان می دهند که EMDR روشی بسیار سریع ،ایمن و موثر است.EMDR از دارو یا هیپنوز استفاده نمی کند.این تکنیک بسیار ساده ،غیر تهاجمی و شامل همکاری بیمار درمانگر است بصورتی که ترمیم و درمان بطور موثری انجام پذیرد.این درمان کوتاه مدت و قدرتمند برای طیف وسیعی از اختلالات شامل دردهای مزمن ،فوبیاها،افسردگی ،استرس ،حملات پانیک،اختلالات تغذیه ای و Self Image ضعیف و اختلالات هیجانی قویاُ موثر است.
EMDR مختلف یک تکنیک رواندرمانی جدید است که حساسیت زدایی و تجدید پردازش با حرکاتچشمی نامیده می شود و همچنین تکنیکی موثر و سریع الاثر برای درمان PTSD (سندرم استرس پس از سانحه) می باشد این تکنیک از تحریک دو سویه با حرکات چپ و راست چشم تحریکلمسی یا صوتی استفاده می کند که با فعال  مکرر نیمکره های مغز ،تجارب هیجانی راکه در سیستم عصبی بدام افتاده اند ،تخلیه می کند.این تکینیک به سیستم نوروفیزیولوژیک و اساس ارتباطات ذهن - بدن کمک می کند که خود را از سیستم های بلوکه کننده وارهانده و ارتباطات جدید را شکل دهد.
 فرض بر این است که انسانها از یک نظام فیزیولوژیکی فطری برخوردارند که برای پردازش اطلاعات در جهت سلامت روانی تنظیم شده است. نظام پردازش اطلاعات برای بازگرداندن سلامت روانی طراحی شده است ، درست به همان صورتی که باقی بدن وقتی که صدمه می بیند ،از لحاظ فیزیولوژیکی التیام می یابد.به طور خلاصه ، آسیب روانی زمانی روی می دهد  که نظام پردازش اطلاعات متوقف شده باشد.                              

رویدادهای آسیب زای زندگی ، باعث شکل گیری الگوی بیمارگون عواطف ، رفتارها ، شناخت ها ، احساسها وساختارهای مربوطه می شوند.ساختارهای بیمار گون به این علت روی می دهندکه اطلاعات پردازش نمی شوند ؛ در عوض ، اطلاعات آسیب زا را در زمانی که رویداد آزارنده اتفاق افتاده است ، به صورت راکد ، حل نشده وثابت اندوزش شده است. تجربیات قدیمی وآزارنده ، در وضعیت ویژه حالت، در دستگاه عصبی نگهداری می شوند. بنابراین،آسیب در فیزیولوژی اعصاب «گیر می کند» یا «مسدود می شود» علت اینکه آسیب روانی بعد از واقعه آزارنده ادامه می یابد این است که محرک های روزمرّه ،احساس ها و افکار منفی این خاطرات آسیب زا را فرا می خوانند وباعث می شوند که درمانجو هماهنگ با این آسیب عمل  می کند. به عبارت دیگر ؛ فقدان پردازش یا حل مناسب، به معنی آن است که درمانجو از لحاظ هیجانی و رفتاری ، مطابق با آسیب واکنش نشان می دهد. وقتی که فرد در وضعیت ویژه حالت آزارنده وتحریک کننده متوقف شده باشد، رویدادهای جاری مرتباً آسیب را راه اندازی می کنند و آسیب به صورت کابوس ، فلاش بک (بازگشت به گذشته) ، افکار مزاحم و رفتار اجتنابی ابراز می شود. بر ای مثال، خانم میانسالی را در نظر بگیرید که در دوره نوجوانی توسط پدر الکلی اش مورد بهر کشی جنسی قرار گرفته است. اگر چه اکنون از لحاظ عقلانی می داند که او دیگر دختر نوجوانی نیست که باید توقعات جنسی پدر الکلی اش را برآورده سازد ، ولی این آسیب ادامه می یابد وبر تعامل های او با همسرش اثر منفی می گذارد. چرا که او و پردازش اطلاعات وی در گذشته متوقف مانده اند. خاطرات آسیب زا زیربنای خصوصیات شخصیتی بیمارگون هستند. 
      از این رو ، رفع گرفتگی این نظام ودگرگون کردن خاطرات ، ویژگیهای شخصیت را تغییر خواهد داد. برای انجام این کار ، یعنی رفع گرفتگی در نظام پردازش اطلاعات با استفاده از روش EMDR بیشتر از حرکات جهشی (ساکادیک) چشم استفاده می شود.  علاوه بر این روشهای دیگر رفتار درمانی نیز مورد استفاده قرار می گیرد.         
 جنبه های اثر بخش موجود در تکنیک EMDR

 1 : رویارویی کنترل شده:رویارویی جزئی اساسی از درمان رفتاری ، به ویژه در درمان اختلال های پس از ضربه ویا هر گونه خاطره آزار دهنده است . در تکنیک EMDR سعی بر این است که بیماران تصویرهای آسیب دیدگی خود را مکرراً در ذهن بیافرینند وبا آنها روبه رو شوند تا بالاخره از برآشفتگی ناشی از آنها خلاصی یابند. 
       بازخوانی خاطرات آسیب زا ، همراه با اطمینان بخشی درمانگر شرایط مناسبی را برای رویارویی های مکرر فراهم می آورد ، شرایطی مغایر با تولید پاسخهای اجتنابی که معمولاً بخشی از آسیب شناختی خود اختلال است ودر جای خود نیز سبب نگهداری و تحکیم اختلال می شود. افزون بر این ، رویارویی برای بیمار یک احساس تسلط به بار می آورد که با آن می تواند در ذهن خود محرک درونی آسیب زا را شناسایی کرده و در جهت تغییر آن بکوشد.         

2 : شناسایی خود سنجی های منفی : وقتی در جریان درمان ، بیماران بتوانند خود سنجی منفی را که از آسیب روانی حاصل شده است شناسایی کنند ، این خود می تواند به درک غیرمنطقی بودن آن کمک کند.               

3: ترکیب مؤلفه های شناخت ، احساس وخاطره: مرتبط نمودن جنبه های اولیه آسیب از طریق تمرکز بر تصویر ، شناختواره منفی و احساسهای بدنی به بیمار کمک می کند تا به اطلاعات مختل کننده دسترسی پیدا کند. این اطلاعات ، متعاقباً از طریق شناختواره مثبت با اطلاعات هیجانی تصحیح کننده تلفیق می شود و گره می خورد. 

 4 : هدف گیری مرحله به مرحله
به منظور بررسی میزان تاثیر و کارآئی روش حساسیت زدائی از طریق حرکات چشمی و پردازش مجدد ‏‎(EMDR) در درمان اختلال استرس پس از ضربه ناشی از جنگ ‏‎(War-Related PTSD)‎‏ بعنوان جدیدترین روش درمانی مبتنی بر مواجهه در رویکرد رفتاری-شناختی که در سال 1989 توسط شاپیرو و بعنوان درمان انتخابی ‏‎PTSD‎‏ معرفی شده است، تعداد 24 نفر از جانبازان مبتلا به ‏‎PTSD‎‏ ناشی از جنگ از میان 55 نفر که دارای پرونده بالینی در کلینیک ویژه جانبازان بودند، بطور تصادفی انتخاب، و پس از همتاسازی آنها در دو گروه مساوی ‏‎(N2=12,N1=12)‎‏ بر حسب متغیرهای سن، میزان تحصیلات و نوع داروی مصرفی، یکی ازگروهها بطور تصادفی بعنوان گروه آزمایش و گروه دیگر بعنوان گروه کنترل انتخاب شدند. هر دو گروه قبل و بعد از اجرای سه جلسه درمانی با روش ‏‎EMDR‎‏ بر روی گروه آزمایش با مقیاس های تشخیص و درجه بندی ‏‎PTSD‎‏، واحدهای اضطراب ذهنی ‏‎(SUD)‎‏، صحت و اعتبار شناخت ها ‏‎(VoC)‎‏ مورد ارزیابی قرار گرفتند. ضمن آنکه از مقیاس های همیلتون برای ارزیابی افسردگی و اضطراب نیز در پس آزمون هر دو گروه استفاده شد. یافته های حاصل از پژوهش مبین آن بود که گروه آزمایش در پس آزمون خود نسبت به پیش آزمون، و در پس ازمون، در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنی دار در شدت علائم ‏‎PTSD‎‏، اضطراب ذهنی و شناخت منفی نشان داد. همچنین کاهش میزان اضطراب و افسردگی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در پس آزمون معنی دار بود. بطور کلی فرضیه های این پژوهش در رابطه با کاهش علائم مربوط به ملاکهای ((ب))، ((ج))، ((د)) و علائم همراه ‏‎PTSD‎‏، و اضطراب ذهنی و شناخت منفی، علائم اضطراب و افسردگی تحت تاثیر روش ‏‎EMDR‎‏ در سطحی معنی دار مورد تائید قرار گرفت (در همه موارد ‏‎P<0/01‎‏).علاوه بر این، یافته های دیگر این پژوهش موید وجود همبستگی مثبت و معنی دار در بین اضطراب ذهنی با شناخت های منفی، اضطراب ذهنی با علائم اضطرابی و افسردگی با شناخت های منفی بود. یافته هی پژوهش بطور کلی موید تاثیر سریع روش ‏‎EMDR‎‏ در کاهش علائم ‏‎PTSD‎‏ بوده، و نتایج حاصل همسو با یافته های مربوط به پژوهش های دیگران در این زمینه می باشد. محدودیت های پژوهش بیان و پیشنهادهایی برای انجام پژوهش های دقیق تر ارائه شده است. در پایان به دلیل کوچک بودن حجم نمونه، سه نفر از بیماران که بطور موفقیت آمیز با روش ‏‎EMDR‎‏ درمان شده اند، بصورت موردی گزارش گردیده اند.
http://s3.picofile.com/file/8225717100/brain.jpg

کودکان وقتی با سرزنش و انتقاد زندگی می کنند می آموزند بی اعتماد به خود باشند. وقتی با خشونت زندگی می کنند می آموزند که جنگجو باشند. وقتی با ترس زندگی می کنند می آموزند که بُزدل باشند. وقتی با ترحم زندگی می کنند می آموزند که به خود احساس ترحم داشته باشند. وقتی با تمسخر زندگی می کنند می آموزند که خجالتی باشند. وقتی با حسادت زندگی می کنند می آموزند که در خود احساس گناه داشته باشند. اما اگر با شکیبایی زندگی کنند بردباری را می آموزند. اگر با تشویق زندگی کنند اعتماد و اطمینان را می آموزند. اگر با پاداش زندگی کنند با استعداد بودن و پذیرندگی را می آموزند. اگر با تصدیق شدن زندگی کنند عشق را می آموزند. اگر با توافق زندگی کنند دوست داشتن خود را می آموزند. اگر با تایید زندگی کنند با هدف زندگی کردن را می آموزند. اگر با صداقت زندگی کنند حقیقت را می آموزند. اگر با انصاف زندگی کنند دفاع از حقوق را می آموزند. اگر با اطمینان زندگی کنند اعتماد به خود  و اعتماد به دیگران را می آموزند. اگر با دوستی و محبت زندگی کنند زندگی در دنیای امن را می آموزند  .